جدول جو
جدول جو

معنی لب پر زدن - جستجوی لغت در جدول جو

لب پر زدن
(سَ فَ کَ دَ)
لپرزدن. با حرکت دادن ظرفی مقداری از مایع که در آن است بیرون ریختن. فروریختن کمی از آب یا مایعی دیگر ازلب ظرفی، گاه جنبیدن یا حرکت دادن آن. از لب کاسه وجز آن ریختن آب برای حرکتی که به ظرف داده باشند
لغت نامه دهخدا
لب پر زدن
((~. پَ. زَ دَ))
سر ریز شدن
تصویری از لب پر زدن
تصویر لب پر زدن
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پر پر زدن
تصویر پر پر زدن
بال و پر زدن پرنده
کنایه از جان دادن و مردن
فرهنگ فارسی عمید
(سَ فَ کَ دَ)
غرور و نخوت نمودن. (مجموعۀ مترادفات ص 256)
لغت نامه دهخدا
(سَ گُشُ دَ)
لب پر زدن. با موج خرد در آوندی یا حوضی آب به دفعات بیرون ریختن. رجوع به لب پر زدن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از لب بر زدن
تصویر لب بر زدن
غرور و نخوت نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لب پرزدن
تصویر لب پرزدن
بیرون ریختن مقداری از مایع داخل ظرف آنگاه که ظرف را تکان دهند
فرهنگ لغت هوشیار